خاطره بسیار غم انگیزی از مادر جوانی با ۲ دختر خردسالش
#مهدی_امیری #وین #اتریش #مادر #فرزند #بچه #دختر #مهد #مرگ #خاطره #غم #فوت #MehdiAmiriOfficial #MehdiAmiri #mehdi_amiri #MehdiViennaAmiri #MehdiParsnewsAmiri #Wien #Vienna
#مهدی_امیری #وین #اتریش #مادر #فرزند #بچه #دختر #مهد #مرگ #خاطره #غم #فوت #MehdiAmiriOfficial #MehdiAmiri #mehdi_amiri #MehdiViennaAmiri #MehdiParsnewsAmiri #Wien #Vienna
دوستان گلم, آخر هفته که دخترم میخواست بیاد پیشم, بهش گفتم عزیزم, میخوام امروز برم فیله مرغ بگیرم و غذای بسیار خوشمزه ای رو که خودم طرز تهیشو در فیسبوک…
نوشته مهدی امیری سپتامبر ۲۰۱۴ دختر کوچیکم میگه , بابی من خیلی دوست داشتم مامان تورو میدیدم. میگم من خودمم مامامنمو زیاد ندیدم باباجون, خیلی کوچیک بودم که رفت. میگه…
اصلا جمعه خوبی نبود, هر کی هم از صبح, وارد مغازه شده بود, رفته تو بود تو اعصابم! خداخدا میکردم که هر چه زود تر اون روز لعنتی تموم شه…
نوشته مهدی امیری Mehdi Amiri می 17, 2010 life is a play چند وقت پیش با برادرم که رل یک آدم فهمیده و دانشمند رو بازی میکنه! صحبتی داشتیم…
نوشته مهدی امیری در ۸ می ۲۰۱۰ چند شبی بود که دخترم خوب نمیخوابید، شبا تو خواب گریه میکرد، جیغ میکشید، با خودش حرف میزد، ناراحت بود، لاغر شده بود،ظاهرا…