بابا حسن
مهدی امیری اکتبر 3, 2010 سواد نداشت اما شاهنامه رو حفظ بود! روزی ۴ بسته اوشنو ویژه میکشید، بابا حسنو میگم، همه میدونستیم که حب هم میندازه اما هیچکی بروش…
مهدی امیری اکتبر 3, 2010 سواد نداشت اما شاهنامه رو حفظ بود! روزی ۴ بسته اوشنو ویژه میکشید، بابا حسنو میگم، همه میدونستیم که حب هم میندازه اما هیچکی بروش…
نوشته مهدی امیری سپتامبر 13, 2010
ارسالشده در نوشتههای بابی آگوست 29, 2010
نوشته مهدی امیری جولای 29, 2010 دیروز یکی از دوستان اومده میگه یک تارنمای جدید درست کردم دیدی؟! گفتم چی شده حالا رفتی تو برنامه تارو و تنبک؟! موسیقی اصیل؟!…
ارسالشده در نوشتههای بابی جولای 20, 2010
نوشته مهدی امیری ژوئن 30, 2010 دیروز باز طبق معمول، حالم گرفته بود که دیدم یکی از دوستان که روی هم رفته، بچه بدی هم نیست اومد پیشم، این آقا…
ارسالشده در نوشتههای بابی ژوئن 22, 2010
ارسالشده در نوشتههای بابی ژوئن 8, 2010 دیروز یکی اومده بود مغازه, عکس بچه هارو که به دیوار زدم, دید و پرسید بچه هاتن؟ گفتم با اجازه شما! گفت خدا…