جن و بسم الله
دیروز با دخترم تلفنی حرف میزدم, پرسید بابی جن هست؟ میگم جن چیه بابا؟ میگه جن دیگه بچه ها اینجا همش شبا از جن حرف میزنن! میگن هم جن هست…
دیروز با دخترم تلفنی حرف میزدم, پرسید بابی جن هست؟ میگم جن چیه بابا؟ میگه جن دیگه بچه ها اینجا همش شبا از جن حرف میزنن! میگن هم جن هست…
نوشته مهدی امیری ( Mehdi Amiri) در ژانویه 11, 2009
دخترم پرسید، بابا مگه مردام حامله میشن؟
گفتم نه بابا جون، تو حتما اون خبرو تو رادیو تلویزیون شنیدی که میگفت یک مرد حامله شده، اما اون مرد نبوده، زن بوده ، تغیر جنسیت داده، وگرنه عزیزم مرد که حامله نمیشه!
گفت بابا تغیر جنسیت دیگه چیه؟ ( با خودم گفتم عجب گیری افتادیم با این بچه) گفتم (more…)
ارسالشده در نوشتههای بابی در ژانویه 3, 2010»
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 28, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 26, 2009
نوشته مهدی امیری در ۸ می ۲۰۱۰ چند شبی بود که دخترم خوب نمیخوابید، شبا تو خواب گریه میکرد، جیغ میکشید، با خودش حرف میزد، ناراحت بود، لاغر شده بود،ظاهرا…