!معامله از نوع مشهدی
نوشته مهدی امیری ۲۰ آگوست ۲۰۱۲
دوستان ماجرای امروزمون ، در اصل بر میگرده به ۷-۸ سال پیش! تازه ازدواج کرده بودیم و همسر گرامی از ایران تشریف آورده بودن, مام با وجودی که تا اون زمان زندگی مجردی داشتیم اما همه جور هم وسائل خونگی داشتیم اما خوب دیگه، هموطنان رو که میشناسید، وقتی از ایران میان، هیچی رو قبول ندارن! تا چند ماه و حتی سالیان سال، هر چی تو ایران داشتن، بهتره از اینجا!
دوستان من قبلا هم در باره اسم گذاشتن رو بچه ها مطالبی نوشتم و میدونین که تا حدی در این مورد حساسم، وقتی اسمای عجیب و غریب میشنوم ، دیگه جلو دهنمو نمیتونم بگیرم!
امروزم تو مغازه نشسته بودم که آقایی ایرانی تشریف آورد تو مغازه و پرسید (more…)
You can use the following emails to contact the admins of kostfastnix.at : Sie können die folgenden E-Mail-Adressen verwenden, um die Administratoren von kostfastnix .at zu kontaktieren: Contact the Admins…
دوستان میدونین که فردا روز مادره، در اروپا و امریکا دومین یک شنبه ماه می رو همه ساله، به عنوان روز مادر جشن میگیرن، در ایران هم روز تولد حضرت زهرا , که فکر کنم دیروز بود، روز مادره!
ریشه جشن گرفتن این روز به سال ۱۸۶۵ در امریکا برمیگردد که خانومی به نام Ann Maria Reeves روزی را به اسم روز دوستی مادران به منظور جمع شدن مادران و تبادل نظرات درباره مشکلات روزمره آنها با همدیگر به وجود آورد!
در یکشنبه بعد از دومین سالگرد مرگ خانوم Reeves دختر ایشان مجلس یادبودی برای مادرش گرفت و ان را روز یادبود از مادر نامید! با کوشش این خانوم در سال ۱۹۱۴ این روز در کنگرس امریکا بعنوان روز مادر به رسمیت شناخته شد! (more…)
۱۷ سال بود که ایران نرفته بود ،وقتی بلیتشو تو هواپیمایی گرفت خیلی هیجان زده بود، ۴ روز دیگه فرودگاه و دیدن خانواده ، مادر ،برادرا و خواهرا ، تو این مدت چند بار دایی و عمو شده بود اما هیچکدوم از این بچه ها رو ندیده بود! فقط تلفنی صدای چند تاییشون رو شنیده بود، همم اولین حرفی که میپرسیدن این بود که ، دایی، عمو کی دیگه میای ایران، ما کی دیگه میتونیم شما رو ببینیم؟!
از همه بیشتر اما بعد مادرش، دلش واسه داداش کوچیکش تنگ شده بود، خیلی تو این چند سال، دلش هواشومیکرد، وقتی داشت از ایران میرفت، تازه سیبیلاش در اومده بود، حالا واسه خودش مردی شده بود میخواست زن بگیره!
رفتن به ایرانشم فقط بخاطر عروسی داداش کوچیکش بود. (more…)
نوشته مهدی امیری ۱۸ فوریه ۲۰۱۲ دوستان از شما چه پنهون، حدود یک ماه و نیم پیش، یکروز صبح ساعت ۸ پستچی در زد و یک نامه سفارشی برام آورد،…