شبنم و شادی، آزیتا و بیتا !
چند روز پیش یکی اومده بود پیشم تلفن بگیره. پاسپورتشو که داد ، دیدم اسمش هست حسینعلی حسن محمدی! گفتم یک اسم کم آوردی، وگرنه خودت یک تنه میشدی پنج…
چند روز پیش یکی اومده بود پیشم تلفن بگیره. پاسپورتشو که داد ، دیدم اسمش هست حسینعلی حسن محمدی! گفتم یک اسم کم آوردی، وگرنه خودت یک تنه میشدی پنج…
چند روز پیش یکی اومده بود پیشم تلفن بگیره. پاسپورتشو که داد ، دیدم اسمش هست حسینعلی حسن محمدی! گفتم یک اسم کم آوردی، وگرنه خودت یک تنه میشدی پنج…
به خانومه میگم, این دخترای من ول کن نیستن, الان چند وقته که گیر دادن که بابی باید حتما یک سگ بیاری که ما وقتی میایم پیشت بتونیم باهاش بازی…
با یکی از دوستان که با تاکسی کار میکنه، داشتتیم تو رستوران غذا میخوردیم، میگه عجب دنیای کثیفیه، رٔیس کل بانک جهانی رو دارن در فرانسه محاکمه میکنن به جرم…
دخترام ولکن نبودن, میگفتن, همه بچه ها تو خونشون یک حیوون دارن, مام میخوایم, باید تو یک سگ بگیری که ما باهاش بازی کنیم. گفتم همون مونده دیگه که من…
جاتون خالی دوستان, شبی, پیش یکی از دوستان بودم, بعد از ٢-٣ ساعتی که شیکما هم پر شده بود, نشسته بودیم داشتیم چایی میخوردیم که دیدم دوستمون فیلش یاد هندوستان…
کله سحر از ایران زنگ زده, میگه الو میگم بفرمایید میگه الو میگم بفرمایین عزیز من میگه صداتون نمیاد میگم امرتونو بفرمایید میگه با اقای امیری میخواستم صحبت کنم اما…
نوشته مهدی امیری ۱۹ آپریل ۲۰۱۴ هفته پیش دوستان, یکشنبه ای با بچه هام رفته بودیم استخر, خیلی آدم اونجا بودن منجمله دو تا خانوم هموطن عزیز که اونا هم…