اول صبحی بد جوری حالمو گرفت بی مصرف حروم زاده

آقا یکی از ایران, اول صبحی, برام نوشته, چطوری پیره مرد , صبح تا شب نشستی , چرت و پرت بهم میبافی, وقت ماها رو تلف میکنی, اینترنت ما رو بگا میدی, راضی هستی؟ حال میکنی؟!
تا کی میخوای همون جا, پشت اون میز کذایی, اون کامپیوتر احد(اون غلط نوشته) بوقت بشینی , ک* موش چال کنی ؟!
آخه اینم شد زندگی, واقعا دلم برای شما پیریا میسوزه, چند سالی همینجوری اکسیژن ها رو تلف میکنین, بعدشم که دیگه زرتتون قمصور میشه و ریق رحمت رو سر میکشین.
یعنی همین, چند سال دیگم با دوا و دکتر و بسم الله نفس میکشین و بعدشم انا لله وانا اليه راجعون, همین ,  و رحمت الله و برکاتو ؟!
آقا منو میگی, اول صبحی با یک عالمه انرژی از تخت اومده بودم پایین, پاک رید تو حالم بی مصرف حرومزاده!
این عکس رو براش فرستادم نوشتم:


ببین جوون, من الان اینجا نشستم پشت همون کامپیوتر قدیمی عهد بوق, دارم قهوه میخورم و سیگار میکشم و با تخمام بازی میکنم , آخر ماهم, حقوقم تو حسابمه!
حالا تو چی, باید صبح تا شب تو اون خیابونای پر از دود و سرو وصدا و شلوغ پلوق تهرون سگ دو بزنی , کون خودتو جر بدی تا یک لقمه نون گیرت بیاد که از گشنگی نمیری, تازه شبم که خسته و کوفته و داغون میای خونه, باید بشینی, چرت و پرتای منو بخونی !
حالا کی زندگی میکنه, من یا تو ؟!😨😁

بگذریم که نه قهوه ای درکار بود و نه اصلا من سیگار میکشم و به جون عزیزتون, با چیزی هم من عادت ندارم که بازی کنم!😱

فقط میخواستم قشنگ  کونش بسوزه, خواهرش گ***ده بشه تا دفه دیگه از این گوه ها نخوره! 😎

میبینم که پیام منو خونده اما چند ساعتی میگذره و هنوز جوابی ازش نیومده!😁🤣🌹🌼🌺😍🙏

Leave a Reply