دوستان این نوشته ممکنه آخراش یخورده بی ادبی باشه اما خوب دیگه، شماها به با ادبی خودتون ببخشین!
دیروز بعد از ظهر میخواستم تعطیل کنم برم که یکی از هموطنان تشریف آوردن پیشم، سلام و علیکی کرد و گفت، همه قرار داداشون ۲ سالست شما واسه من ۳ ساله بستین!
گفتم دوست عزیز، من حقیقتش نمیدونم شما دقیقا راجع به چی دارین صحبت میکنین!
گفت مگه یادتون نیست، پارسال اومدم تلفن گرفتم؟! قرارداد منو شما ۳ ساله بستین!
گفتم، من نه تنها قرار داد شما و مدتش در نظرم نیست بلکه اصلا خود شما رو هم درست بجا نمیارم!
گفت، بله، تعرفههای جدید اومده، خیلی ارزونتر و بهتره، رفتم قرارداد جدید ببندم، گفتن، شما ۲ سال دیگه هنوز باید صبر کنین!
گفتم، اولا که شرکتهای تلفن، هر ۲ هفته،شرایط قرار داداشونو عوض میکنن اگه مشتریاشون بخوان هر ۱۴ روز یک بار قرادادشونو فسخ کنن و قراداد جدید ببندن که ما ۱۰۰ نفر در روز تو هر مغازه لازم داریم که فقط به اینکار برسان، اون امضائی هم که شما موقع بستن قراداد پایین کاغذ میندازین برای همینه که تا ۲ سال یا ۳ سال با همون شرایطی که امضا کردین، پیششون بمونین!، ثانیا اگه قرارداد شما ۳ ساله هستش بخاطر اینه که شما تصمیم گرفتین بخاطر امتیازهای بیشتری که بهتون میدادن، بجای ۲ سال، ۳ سال پیششون بمونین، من نقشی در طول مدت قرارداد شما بازی نمیکنم!
گفت من که امتیاز خاصی یادم نمیاد!
گفتم، مهم نیست، من ۱۴ ساله تو اینکارم، تا حالا ندیدم که حتی یک نفرم ، چیزی که به نفعش نیست یادش بیاد!
اسم و شماره تلفونشو پرسیدم، تو کامپیوتر چک کردم، دیدم، ایشون یک سال قبل یک تلفن گرفته، چونکه نمیخواسته، ۱۴۹ یورو پول موبایل و ۴۹ یورو پول فعال کردن سیم کارت بده، جای ۲ سال، قرداد ۳ ساله بسته اما حالا دیگه اون حرفا یادش نمیاد و میگه که من براش قرار داد ۳ ساله بستم!
خلاصه طرف ول کن نبود، میگفت من میخوام قرارداد رو فسخ کنم!
گفتم، عزیز من، نمیشه، قراردادی که ۳سالست که شما نمیتونی، عشقی بعد از یک سال فسخش کنی!
گفت، ببین، کار نشد نداره! من خودم رستوران دارم، بعضی وقتا که کباب برگمون تموم میشه! به مشتری میگیم نداریم اما اگه مایل باشیم، هر جور شده واسشون جور میکنیم، مشتری رو ناراضی نمیفرستیم خونه!
گفتم، عزیز من، قرداد قانونی شرکت تلفن که لیست غذای رستوران نیست که بگی، برگ میخوام یا کوبیده، امضا کردین، تلفن ۵۰۰-۶۰۰ یوریی رو مجانی به شما دادن، حالام باید تا آخرین روز تاریخ تعیین شده،پیششون بمونی، راهی هم نداره!
گفت ببین، عزیز من، شما اگه بخوای، میتونی، من خودم آشنا زیاد دارم که تو این کار هستن، راه داره، شمام راشو بلدی اما ما رو دوست نداری، نمیخوای بکنی!
گفتم من از خدا میخواستم که با شما قرادد جدیدی ببندم، نونمو از اون راه در میآرم اما مشکل شما، راه حل نداره!
گفت ببین من که گفتم، مشتری، نصف شبم از من برگ بخواد،واسش جور میکنم! شمام میتونی کار منو راه بندازی!
گفتم، دوست عزیز، ترکی که حرف نمیزنم، میگم نمیشه، شما اگرم بخوای قراردادتو فسخ کنی، باید پول ماهانه رو تا آخر قرارداد بهشون بدی، میخوای پول ۲ سالشونو الان بدی، اونوقت میتونیم، فسخش کنیم!
گفت، من پولم کجا بود، میخوام قرداد رو عوض کنم که کمتر بدم، اونوقت شما میگی پول ۲ سال رو الان بده؟! شما این کار رو راست و ریستش کن، من تو رستوران جبران میکنم، بیا پیش ما، با خانواده، مهمون من!
دیدم نه، طرف اصلا تو باغ نیست.گفتم شما تا ساعت چند رستورانتون بازه؟
گفت تا ۱۱ شب، یازده و نیم دیگه چراغارو خاموش میکنیم!
گفتم، مجسم کن، شما اصلا یک تیکم گوشت تو اشپزخونتون نیست، ساعت هم یازده و نیم شبه، از هیچ جام نمیتونی گوشت تهیه کنی، اونوقت یکی میاد میگه آقا من اومدم و هوس کباب برگ کردم، شما چیکار میکنی؟
گفت، واسش تهیه میکنیم!
گفتم، نصف شبه، شمام اصلا گوشتی در بساطتون نیست، چه جوری میخوای به یارو برگ بدی؟!
گفت، من کبابشو واسش جور میکنم!
گفتم، گوشت ندارین، بازم جورش میکنی؟
گفت، بخوایم آره!
گفتم، پس حتما، مال خودتو کباب میکنی، میدی یارو بخوره وگرنه مرد حساب، وقتی گوشتی تو اشپزخونت نیست، چه جوری میخوای کباب بدی به مشتریت؟!
یارو خندش گرفت! گفت، شما کار ما رو راه بنداز، هر چی دوست داری واسمون کباب کن!
گفتم متأسفانه نمیتونم کمکت کنم چونکه اشکال کار همونجاست، شما از من کباب میخوای مال مام دیگه خیلی وقته کبابی نیست، نیم سیخ جیگرم ازش نیمش در آوورد چه برسه به کباب برگ!
خدا رو شکر، مثل اینکه طرف از جیگر خوشش نمیومد چونکه تا اینو شنید خداحافظی کرد و رفت!……….