هندونه شب یلدا

پارسال بود بخاطر شب یلدا, با دخترم رفته بودیم بازار میوه فروشا, هندونه بگیریم, میوه فروشه تاجیکی بود, تا دید که با دخترم فارسی حرف میزنم, گفت,ایرانی؟ چله, چله, هندونه!…

Continue Readingهندونه شب یلدا

……یارو گفت

نوشته مهدی امیری در فوریه 6, 2010

خیلی‌ اخماش تو هم بود، با صد من عسل هم نمیشد خوردش، گفتم چی‌ شده رفیق ؟ نبینم اینجور اوضات در هم بر هم باشه، خیلی‌ پریشونی!
گفت میخواستی چی‌ بشه؟ پدرم در اومده، نمیدونم من چه گناهی کردم که اینجوری باید کفارشو پس بدم! (more…)

Continue Reading……یارو گفت