بفرمایید شام ونکوور کانادا گروه ۷ شب دوم خونه سیاوش

خب شب دوم شروع شد خونه آقا سیاوش, جایی خوندم که ایشون خیلی قیافش میخوره به خانواده برادران دالتون ایران, میدونین که منظورشون کیه دیگه, حالا که یک کم دقت کردم, میبینم زیاد هم بیراه نگفته بود, امکانشم زیاده, چونکه خیلی از این آقازادگان در کانادا ساکن میشن!

میگه غذا هام خوب بود, میزبان خوبی بودم, کلی فان بودم…
میزش که واقعا افتضاه بود, اصلا بی احترامی بود به مهمونا خداییش.

این مبینا خانوم هم باز شمالی از آب دراومد, نمیدونم چرا ۸۰-۹۰ در صد شرکت کننده های این برنامه, بخصوص خانوما , شمالی هستن!

من قبلا هم اینو گفتم, کسانی که هی تو فارسی حرف زدنشون انگلیسی یا آلمانی و اصولا زبون خارجی قاطی میکنن , میتونین ۷۰-۸۰ در صد مطمئن باشین که اون زبون رو خوب یاد نگرفتن و بخاطر کمبودشون این کار رو میکنن!

پیش خوراکش که اصلا خوب به نظر نمیرسه دوستان, زحمت کشیده آقازاده….

خوب من حرفامو فکر کنم کم کم باید در مورد کیمیا جان, یک خورده تعدیل کنم, مثل اینکه دختر فانیه ایشون, حالا هنوز ۲ شب دیگه داریم, صبر کنیم و ببینیم.

این هدیه دادن های آخر مهمونی و کادو آوردن اول مهمونی هم دیگه خیلی یکنواخت شده!
من فکر کنم اینا رو خود منو تو بهشون میده!